سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادران، کسی است که دوستی اش در راه خدا باشد . [امام علی علیه السلام]
سخنی با بهائی
 
یهودیانی که از اسرائیل تا کانادا تحت تعقیب و آزارند

یهودیانی که از اسرائیل تا کانادا تحت تعقیب و آزارند

یهودیان لِو طاهور (Lev Tahor) – به معنای قلب مطهر یکی از فرقه‌های یهودیان ارتدوکس (یهودیان حریدی یا حاردی) هستند که بیش از سایر فرقه‌های یهودیان به آموزه‌ها و سنت‌های دین یهود و تورات وفادار مانده‌اند و به همین دلیل مورد آزار و اذیت صهیونیست‌ها و لابی‌هایشان قرار گرفته‌اند. از اردن تا کانادا و سرزمین‌های اشغالی با اجتماعات این یهودیان به شدت مقابله می‌شود و نهادهای اجتماعی تلاش می‌کنند با انتقال کودکان این گروه به مراکز نگه‌داری کودکان بی‌سرپرست، از انتقال اعتقادات این گروه به نسل جدید آن‌ها جلوگیری کنند.


به گزارش مشرق، به گفته "مایر راسنر" که از جمله سرشناس‌ترین رهبران لو طاهور در کاناداست، صهیونیست‌های افراطی به این گروه بدلیل اعتقادات خاصی که دارند - از جمله پوشش زنان - و پایبندی به سایر سنت‌ها و آموزه‌های تورات، لقب "طالبان یهودی" داده‌اند و به بهانه‌های مختلف اعضای این فرقه را بازداشت و یا از محل سکونتشان اخراج می‌کنند. در فرقه لو طاهور، دختران و پسران در سنین نوجوانی بصورت مجزا تحت تعلیم و آموزش قرار می‌گیرند و رسم بر این است که دختران در همان دوره انتقال از نوجوانی به جوانی ازدواج می‌کنند. پوشیدن جوراب برای زنان لو طاهور اجباریست و حجاب مرسوم آنان نیز پوششی شبیه چادر است که تا روی پا را می‌پوشاند.


یهودیان لو طاهور خانواده‌های بسیار منسجم و روابط خانوادگی صمیمانه‌ای دارند و تعدد فرزندان در خانواده‌های این فرقه بسیار مشهود است. اعضای این فرقه متهم به اجبار دختران به ازدواج زودهنگام هستند اما "خاخام شلومو هلبرانس" بنیانگذار این فرقه می‌گوید ما به تمام نزدیکانمان می‌گوییم اگر رضایت 100 درصدی ندارند از ما جدا شوند، دختران نیز به خواست و انتخاب خود در این سنین ازدواج می‌کنند و هیچ اجباری در کار نیست و هیچ دختری پیش از 16 سالگی ازدواج نمی‌کند و کاملا قانونی انجام می‌گیرد.


به اعتقاد این فرقه از یهودیان، استقرار دولت یهودی با اشغال و با زور اسلحه مخالف با آموزه‌های تورات است و مانع ظهور منجی (مسیحا) آخرالزمان خواهد شد. اعضای این فرقه در اسرائیل به اتهام بدرفتاری با کودکان و تنبیه بدنی آن‌ها تحت تعقیب و بازداشت‌های مکرر از سوی پلیس این رژیم قرار گرفتند. فشارهای وارده به اعضای این فرقه باعث شد سال 2005 تعداد زیادی از آن‌ها به کانادا مهاجرت کنند. گروه‌های دیگری از این یهودیان در آمریکا و اردن نیز حضور دارند و با مشکلات مشابهی مواجه هستند.

روزنامه‌های اسرائیلی همچنین گزارش داده‌اند که دست‌کم دویست نفر از یهودیان این فرقه درنظر داشتند به طرقی که هنوز چندان مشخص نیست به ایران بروند. به اعتقاد اعضای این فرقه، آزادی مذهبی موجود در ایران برای یهودیان شرایط عادلانه زندگی را برای این گروه فراهم می‌کند و شرایط اعطای پناهندگی در ایران بسیار راحت‌تر از کانادا و سایر کشورهایی است که صهیونیست‌ها در آن نفوذ دارند. لو طاهور تنها یکی از گروه‌های یهودی ضد صهیونیسم است که به دلیل مخالفت با اشغالگری و پایبندی به سنت‌ها و آموزه‌های تورات از در تمام نقاط جهان مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند و بنیانگذار این گروه نیز تأکید کرده است مقامات اسرائیل تا نابودی این فرقه، دست از تلاش‌های خود برنخواهند داشت.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 98/8/19:: 1:25 عصر     |     () نظر
 
تعلیم چهارم عباس عبدالبهاء: دین بایدمطابق باعلم و عقل نباشد!!!

عبدالبهاء در کتاب «مفاوضات» بحثی دارد تحت عنوان «موازین ادراک»، که در آن بحث ایشان این مطلب را بیان میکند که موازین ادراک چهار تا بیشتر نیست و ما از این چهار طریق می توانیم حق و حقیقت را پیدا کنیم ،بعد شروع می کند یک یک این ها را مورد گفتگو قرار دادن و رد کردن تا اینکه به بحث مطلوب خودش میرسد:

عباس عبدالبهاء در کتاب «مفاوضات» می نویسد:  ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 90/7/30:: 3:46 عصر     |     () نظر
 
بقای دین اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیءٍ علیما( سوره احزاب آیه 40 )

محمد پدر یکی از شماها نیست بلکه او رسول پروردگار متعال و ختم کننده پیغمبران است و خداوند به هر جیزی عالم و دانا می باشد

از همان روزیکه این آیه شریفه نازل شده و در میان مسلیمن منتشر گردید همه فهمیدند که رسول اکرم آخرین فرستاده و رسول پروردگار متعال بوده و تعلیمات مقدسه آن حضرت (ص) آخرین تعلیمات و کاملترین وظائف و جامعترین دستورها و بالاترین حقایقی است که برای افراد بشر مقرر گردیده و سعادت و کمال و خوشبختی بشر را تأمین کرده است .

اینستکه از همان روز این موضوع جزء عقاید افراد مسلمان و از ضروریات آئین مقدس اسلام بشمار رفته و پیشوایان بزرگ اسلام و محدثین و دانشمندان و علماء و مولفین شهیر جهان و مورخین ، همه به این مطلب معتقد و گویا شده و در کتب و تألیفات خودشان از جمله مسائل مسلمه و مقطوعه قرار داده اند .

و لذادر این مجال به برخی اسامی که ضمنا ارتباطی در شکل گیری با فرقه انحرافی بابیه و بهائیه داشته اند اشاره  می نمائیم

1 ـ شیخ احمد احسایی ( همان که سید باب از او تجلیل نموده و او را مبشر خود می داند) در جلد اول جوامع الکلم ( صفحه 7 ) می گوید : محمد ( ص ) خاتم انبیاء است و پیغمبری بعد از آنحضرت نخواهد آمد زیرا که پروردگار متعال در کتاب خود می گوید و لکن رسول الله و خاتم النبیین و خداوند متعال دروغ نمی گوید. زیرا دروغ گفتن قبیح است و شخص غنی از عمل قبیح بی نیاز است و باز می فرماید ما آتیکم الرسول فخذوه ـ آنچه را که رسول اکرم اظهار می کند بپذیرید ـ  و آنحضرت فرموده است : لا نبی بعدی ـ پیغمبری بعد از من نخواهد آمد ـ پس ما باید سخن آنحضرت را قبول کرده و او را خاتم انباء بدانیم

2 ـ جلد دوم جوامع الکلم ص 70

سید کاظم رشتی ( استاد باب ) در ابتدای کتاب مجموعه الرسائل در ضمن وصیت خود می گوید : وسپس امام دوازدهم حضرت حجت ابن الحسن ... و آنحضرت زنده است و نخواهد مرد تا هنگامیکه جبت و طاغوت را میان بردارد و شهادت می دهم که شریعت اسلام تا روز حساب باقی خواهد بود . 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 90/6/4:: 6:32 عصر     |     () نظر
 
دم خروس یا قسم حضرت عباسی

 

میرزا علی محمد شیرازی می گوید:

من نجاست را از منی برداشتم تا جانشین من از نجاست به وجود نیاید و این در حالی است که جانشینش دو سال از او بزرگتر است و اتفاقا از نجاست به وجود آمده است.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 90/6/4:: 5:59 عصر     |     () نظر
 
آیا بهائیت دست نشانده است

لطفا مطالب و نظرات خویش را در مورد موضوعات « بهائیت دین و مذهب نیست بلکه فرقه و مسلک است »، تاثیر پذیری احکام و تعالیم بهائیت از تفکرات صهیونیزم، و موضوعات مشابه در قسمت نظرات درج نمائید تا نمایش داده شوند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 90/6/4:: 12:0 صبح     |     () نظر
 
بهائیت و اسرائیل

خدمات بهائیت به صهیونیسم پس از مرگ عبدالبهاء نیز ادامه، بلکه توسعه یافت و پس از تأسیس حکومت غاصب اسرائیل به ارتباط و تعامل فزاینده میان سران بهائیت و رژیم اشغالگر قدس انجامید.به عنوان نمونه، شوقی در فروردین 1332.ش با رئیس جمهور اسرائیل دیدار کرد و نظر مساعد و تمایل بهائیان را نسبت به اسرائیل اعلام نمود و خاطرنشان ساخت که این فرقه آرزومند ترقی و سعادت رژیم اسرائیل است رئیس جمهور اسرائیل نیز ضمن تقدیر از اقدامات و مجاهدات بهائیان در کشور اسرائیل آرزوی قلبی خویش را برای موفقیت بهائیان در اسرائیل و سراسر گیتی اظهار کرد و افزود که سالها قبل به حضور عبدالبهاء تشرف یافته است

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 87/12/20:: 2:6 عصر     |     () نظر
 
پهلوی و بهائیت

آیا می دانید در عصر پهلوی در ایران در سفارت انگلیس اگر می خواستند از ایرانیان استخدام کنند حتما یا یهودی یا ارمنی یا بهائی ، گهگاه زردشتی ، و برای مشاغل نازلتر از قبیل فراشی و نامه رسانی و باغبانی و غلامی ، از پیروان فرقه علی اللهی ( غلات ) برمی گزیدند و مستخدمین بومی از هر فرقه ای بودند غیر از شیعه اثنی عشری


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 87/12/20:: 2:6 عصر     |     () نظر
 
میرزا حسینعلی نوری و ترور؟

به تصریح منابع  بهایی  پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه به دست بابیان  ،  میرزا حسینعلی نوری ( بهاء ) که شدیدا در مظان اتهام بود به خانه شوهر خواهرش ( منشی سفارت روس ) در زرگنده ( محل ییلاقی سفارت ) پناهنده شد و سفیر روس به حمایت علنی از وی پرداخت .

نتیجه : می گذاریم با شما در قسمت نظرات 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 87/12/20:: 2:6 عصر     |     () نظر
 
وحدت عالم انسانی از دیدگاه اسلام

" وحدت عالم انسانی به آن معنا که در بهائیت آمده است، مورد قبول اسلام نیست تا شما بخواهید از آن ایراد بگیرید. کجا اسلام گفته است که گرگ های خون خوار را مانند غزالان ختن بشمارید؟ کجا اسلام گفته است مجرمان و جنایت کاران را یار مهربان باشید؟ اسلام آشکارا کافران سیاه دل رااز چهارپایان هم بدتر می داند. نظر صریح و روشن اسلام را عرض می کنم و مجددا یادآوری می کنم ،آن چه را که پیشوایان ‏بهایی به ویژه جناب بهاء الله و عبدالبهاء به عنوان وحدت عالم انسانی مطرح نموده ‏اند، نه تنها به هیچ روی مورد قبول اسلام نیست، بلکه با خرد و وجدان آدمیان کاملا ‏مغایرت دارد. 
1-‏‎ ‎در آموزه های ادیان الاهی، میان کافران و مشرکان با خداشناسان و یکتاپرستان ‏به کلی فرق گذاشته اند.  قرآن  به روشنی و صراحت در باره ی گروهی از انسان ها چنین می فرماید: ‏ 
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا ‏ 
یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ: ‏ 
بی تردید گروه زیادی از جنّ و انسان ها را برای جهنم آفریدیم. همان ها که دل دارند ‏اما نمی فهمند، چشم دارند، اما نمی بینند، گوش دارند، اما نمی شنوند. آنان همانند ‏چهارپایان، بلکه بدترند. آنان غافلان اند. ‏
به این ترتیب میان انسان های گمراهی که به هیچ روی نمی خواهند در برابر خدا ‏تسلیم باشند، با کسانی که خداشناس اند، فرقی فاحش وجود دارد. این تفاوت میان ‏انسان ها با آن چه که بهائیت به عنوان وحدت عالم انسانی مطرح می کند، وجود ‏ندارد. کسانی که خرد خویش را به کار نمی اندازند و حاضر نیستند حق را بپذیرند، ‏بی تردید همان ها هستند که قرآن از آنان چنین یاد می کند: ‏ 
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ: ‏ 
به راستی بدترین جنبندگان نزد خداوند کرها و کورهایی هستند که خرد نمی ورزند. ‏
و نیز می فرماید: ‏ 
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ ‏ 
بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی اند که کافر شده اند. آنان ایمان نیاورده اند. ‏
قرآن نظر خداوند را به روشنی بیان می کند: ‏ 
وَ الَّذینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ: ‏ 
کسانی که کفر ورزیده اند، در این دنیا  همانند چهارپایان می خورند در ‏حالی که آتش جای گاه آنان است. ‏
از نظر بهائیان میان چنین کسانی با مؤمنان و خدا شناسان هیچ فرقی- البته در ادعا- وجود ‏ندارد. حال آن که از نظر قرآن کسانی که مشرک و کافر و فاسق اند، با مؤمنان هیچ گاه برابر ‏نیستند.‏
أ فَمَن کانَ مؤمناً کَمَن کانَ فاسقاً لا یَستَوون! ‏ 
آیا کسی که مؤمن است با کسی که فاسق است، برابرند؟ هرگز!‏
‏ دوستان گرامی دیدگاه اسلام در این مورد کاملا روشن است و هیچ تناقضی هم ‏در آموزه های قرآنی وجود ندارد. اما بدبختانه و شاید هم خوشبختانه در آموزه های امری ‏تناقض آشکاری میان سخنان پیشوایان امر وجود دارد که به هیچ روی قابل جمع با یک دیگر ‏نیست. ‏
‏2- چنان که گفته ام قرآن برتری آدمیان را در تقوا می داند و می فرماید که ‏گرامی ترین انسان ها نزد خداوند با تقواترین آنان هستند اما روشن است که ‏این بیان در باره ی انسان های خداشناس است نه کافران گمراه که از حیوان ‏هم بدترند. ‏
‏ 3 – و بالاخره آن که قرآن از کسانی دیگر یاد می کند که بزرگترین خیانت را در حق ‏بشریت و ادیان الهی مرتکب شده اند همانها که در باره شان چنین می خوانیم:‏ 
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری‏ عَلَی اللَّهِ کَذِباً أَوْ قالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَ لَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْ‏ءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ ‏ 
مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَری‏ إِذِ الظَّالِمُونَ فی‏ غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا أَیْدیهِمْ أَخْرِجُوا ‏ 
أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ.‏ 
و چه کسی ستم گرتر است از آن کس که به دروغ به خداوند افترا می بندد یا آن که می گوید: ‏به من وحی می شود. در حالی که چیزی به او وحی نمی شود و نیز کسی که می گوید: من نیز ‏همانند آن آیاتی که خداوند نازل کرده است، نازل می کنم. ای کاش می دیدی ستمگران را در ‏آن هنگام که در سختی های مرگ فرو می روند و فرشتگان دستهایشان را (برای ستاندن جان ‏آنان) می گشایند و می گویند: جانهایتان را خارج کنید.  امروز عذاب خوار کننده را به ‏خاطر سخنانی که به ناحق به خداوند نسبت می دادید و با کبر و غرور از آیات خدا روی می ‏گرداندید، بچشید


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط علی پورمحمدحسن 87/12/20:: 2:6 عصر     |     () نظر
   1   2      >